در چند سال اخير هيچ اقدام قابل توجهي در زمينه فوتبال پايه انجام نشده است ؛ در قسمت باشگاهي تنها تعداد انگشت شماري از باشگاههاي ليگ برتري مثل فولاد خوزستان و سپاهان اصفهان داراي آکادمي مدون و بازيکن ساز هستند که به تنهايي توان برطرف کردن نياز فوتبال کشور به بازيکن جوان را ندارند.
به گزارش
پايگاه خبري تحليلي پيرغار، فوتبال پايه، اساس و زيرساخت ورزش هر کشوري است که بدون داشتن آن در رده بزرگسال به مشکلات جدي برمي خورد؛ به عنوان مثال مي توان از کشور ژاپن نام برد که با ايجاد آکادمي هاي علمي فوتبال و سرمايه گذاري جدي روي فوتبال پايه به عنوان برترين تيم آسيايي از نظر کيفيت بازي شناخته ميشود و حتي عده اي از کارشناسان فوتبال ژاپن را فراتر از آسيا مي دانند.
در دو دهه گذشته که فوتبال ايران در آسيا حرفي براي گفتن داشت مقارن شد با شروع سرمايه گذاري ژاپن در فوتبال پايه،رفته رفته و با گذشت زمان فوتبال ايران رو به افول رفت و در عوض فوتبال ژاپن پيشرفت کرد.
به عنوان مثال مي توان دو بازيکن فوتبال ژاپن به نامهاي کيسوکه هوندا و شينجي کاگاوا را نام برد که به صورت آکادميک رشد کرده اند هر دوي آنها نقش مهمي در باشگاههاي ميلان و دورتموند دارند که در نهايت باعث پيشرفت فوتبال کشورشان شده است.
مي توان گفت در چند سال اخير هيچ اقدام قابل توجهي در زمينه فوتبال پايه انجام نشده است ؛ در قسمت باشگاهي تنها تعداد انگشت شماري از باشگاههاي ليگ برتري مثل فولاد خوزستان و سپاهان اصفهان داراي آکادمي مدون و بازيکن ساز هستند که به تنهايي توان برطرف کردن نياز فوتبال کشور به بازيکن جوان را ندارند.
از فدراسيون گرفته تا باشگاهها هيچکدام به فکر فوتبال پايه نيستند و فقط در پي کسب قهرماني در ليگ هستند که به دلايل مختلف و عدم توجه به فوتبال پايه در رسيدن به آن هم دچار مشکل هستند.
اما يکي از شگفتي هاي فوتبال ايران در سال 2012 رخ داد،جايي که فدراسيون فوتبال ايران به عنوان بهترين فدراسيون آسيا شناخته شد و علي کفاشيان جايزه آن را دريافت کرد.
وقتي از او سوال شد که با توجه به چه معياري اين جايزه در ميان کشورهاي ژاپن،کره جنوبي قطر به ايران داده شداظهار داشت: "باتوجه به چهار معيار:ارتقاي فوتبال پايه-ارتقاي مسابقات ليگ-حضور در مسابقات بين المللي قاره آسيا و جهان-حرفه اي سازي سازماني"ما توانستيم اين جايزه را کسب کنيم؛حالا جاي سوال است که جناب آقاي کفاشيان ارتقاي فوتبال پايه نتيجه اش چي شد؟
ابتدا تيم اميد به رهبري نلو وينگادا رفيق شفيق کارلوس کي روش و با داشتن 7 بازيکن نامي مثل محسن مسلمان،مهدي شريفي،يعقوب کريمي و ... که هرکدام در باشگاه هاي خود ستاره هستند که به طور ناگهاني و در دقيقه نود به منظور کسب مدال بازيهاي آسيايي اينچئون در ليست نهايي جا گرفتند که با شکست برابر ويتنام و تساوي برابر قرقيزستان،بازگشت باشکوهي به ايران داشتند.
سپس تيم نوجوانان از راهيابي به جام جهاني بازماند و به دنبال نتايج ضعيف تيمهاي پايه،اين بار نوبت تيم جوانان بود که با دو شکست برابر تايلند و يمن و پيروزي مقتدرانه دو بر صفر برابر ميانمار از مرحله گروهي مسابقات قهرماني زير 19 سال آسيا حذف شوند تا سه گانه ناکامي تيم هاي پايه تکميل گردد.
اما زمزمه هاي برکناري وينگادا و جايگزيني مربي ايراني در آستانه بازيهاي مقدماتي ريو شنيده مي شود تا مثل هميشه تصميمات مهم در دقيقه نود گرفته شود!
جاي سوال است که وينگادايي که تنها افتخار بزرگش قهرماني در جام ملتها با عربستان بود يا با 7 بازيکن نامي در اينچئون نتوانست حتي يک برد کسب کند و از همه مهمتر وينگادايي که يکبار در پرسپوليس امتحان پس داده بود دوباره سرمربي تيم اميد شد.
حال بايد نشست و ديد که رئيس هميشه خندان فدراسيون فوتبال چه جوابي براي اين جمله خود دارد که مي گويد ما مطالعات زيادي براي سرمربي تيم ملي اميد داشتيم و سعي کرديم تا اين مربي رزومه قوي و توانايي زيادي داشته باشد و همچنين در رده پايه و اميد، کار کرده باشد،نهايتا بعد از مطالعات زياد به وينگادا رسيديم.
آقاي کفاشيان،رئيس محترم فدراسون فوتبال،اين بود مربي توانا!؟آيا بهتر نبود از همان ابتدا و بدون مطالعات زياد! يک مربي داخلي انتخاب مي کرديد تا حداقل پول بيت المال هدر نميرفت؟
به هر حال اميد است با انتخاب يک مربي شايسته و توانا براي تيم اميد و انتخاب بازيکنان بي ادعا و بااستعداد،انتظار 40 ساله به پايان برسد تا بتوانيم در المپيک ريو حضور آبرومندانه اي داشته باشيم.